بهروز صفاریان بعنوان هنرمندی صاحب سبک و دغدغه مند؛و نیز بواسطه ی اقدامات و آثار درخشانش؛ برای بنده همیشه قابل احترام بودن اما مدتیست که از اون روزهای طلایی و ایده آلهاشون دور شدن.مصاحبه ی اخیر ایشون؛در بطن خودش پیامهایی داشت که جای تامل و نگرانی داره و امیدوارم این دریافتها؛تنها استنباط غلط و سوء برداشت بنده از صحبتهای ایشون باشه.
اینکه جنابعالی میفرمایید که نسل آینده تنها موسیقی غربی رو خواهند شناخت؛حرف پسندیده ای نیست اونم از جانب موزیسینی که عنوان آهنگساز و تنظیم کننده ی ایرانی رو یدک میکشه.جناب صفاریان عزیز؛اگر اساتید موسیقی ایرانی از شرایط گله مندن بخاطر مهجور موندن آثار و کارهاشون نیست؛بخاطر هیت شدن کارهای سخیف و بی محتواییه که گوش نسل جوون ما رو مسموم کردن و تهدیدی جدی برای آینده ی هنر و فرهنگ این کشورن.اگر این اساتید اعتراضی دارن بخاطر اینه که آثار تولیدی این روزها بی هویت و بی ریشه ان و هیچ نشانی از موسیقی غنی خودمون در اونها دیده نمیشه.در این شرایط معدود افرادی که در موسیقی پاپ کشور فعالیت می کنن و میشه به هنرشون دلخوش کرد هم توجهی به این مسائل ندارن.
جناب صفاریان عزیز!وقتی هنرمندان قابلی نظیر جنابعالی و فریدون که خالق آثاری نظیر کبوتر و بوی سیب هستین؛ به قطعه ی عجیب نیستی میرسین؛طبیعی هست که نسل جوان ما در آینده هیچ شناختی از موسیقی اصیل خودمون نداشته باشن.مگر کبوتر و بوی سیب و خیام با بکار گیری المانهای موسیقی اصیل ایرانی موفق نشدن؟این خودش نشون میده که موسیقی ملی ما چقدر جاذبه و جای کار داره.اما متاسفانه همه چشماشون رو روی این مسائل بستن و دم از بروز شدن میزنن.بله بروز بودن خوبه اما با حفظ داشته های فرهنگی و بومی خودمون.
موسیقی ترکیه صدها سال از ما جلوتره و در جهان مطرح و شناخته شدست چون هنرمندان و ستارگانشون ضمن وفاداری به موسیقی اصیلشون و استفاده از ملودیها و رنگها و آوازهای موسیقی ترک؛به بهترین شکل هم از بروزترین تکنولوژیها و امکانات استفاده میکنن.از راک گرفته تا هاوس و ترنس و چیل اوت.کارهای ستارگانی نظیر امره آیدین؛مورات بوز؛مصطفی چچلی؛رافت ال رومان؛سیلا و هنده ینر دلایلی بر این مدعا هستن.اما در کشور ما تمامی هنرمندان و اهالی پاپ با اساتید موسیقی سنتی جبهه گیری کردن و با تکیه بر هیت شدن چند روزه ی یه کار دم دستی؛حرفهای عجیبی نظیر تموم شدن دوران موسیقی سنتی؛جذاب نبودن موسیقی سنتی؛کم تیراژ بودن آثار سنتی و از این دست میزنن.
من هم موافقم که ذائقه ی نسل جوان تغییر کرده؛اما همین مخاطبین امروزی هم وقتی بهشون کار خوب برسه از اون استقبال می کنن.شما و امثال فریدون بجای اینکه رپ خوب برای نسل جوون بسازین؛چه تلاشی کردین که کاری در حد و اندازه ی کبوتر بسازین که ازش استقبال نشده؟شمایی که میفرمایید دنبال نو آوری هستین؛ضمن تمام احترامی که براتون قایلم اما سالهاست تمامی کارهاتون رنگ و بوی تکرار به خودشون گرفتن و بعد از آلبوم بیخوابی هیچ حرکت جدیدی از حضرتعالی و همکارانتون نظیر فریدون دیده نشده و با این وجود دم از تکراری شدن موسیقی سنتی میزنید!
بهروز عزیز!بجای ایده گرفتن از موسیقیهای معمولی این روزها که هیچ سنخیتی با فرهنگ و ادبیات ما ندارن چرا از گنجینه ی آثار بزرگانی نظیر استاد شجریان و ناظری در خلق کارهاتون الهام نمی گیرید؟
منم با شما موافقم که در آینده نسل جدید موسیقی ایرانی رو نخواهند شناخت چون افراد تاثیر گذاری نظیر جنابعالی و فریدون بجای اینکه از اقیانوس ژرف و بیکران ادبیات و موسیقی ایرانی برای دادن خوراک خوب به مخاطب استفاده کنید؛تلاش می کنید تا رپ خوب!!!! تولید کنید و این بسیار تاسف باره!
در پایان ذکر این نکته رو هم لازم میدونم که هیت شدن ملاک ارزشمندی یک کار نیست؛اینکه قطعه ای تاثیر گذار و موندنی بشه مهمه و ضمن احترام به شما و همکارانتون مدتهاست چنین اتفاقی از جانب فعالان عرصه ی پاپ نیفتاده و با تمام احترامی که براتون قائلم؛در جواب اینکه میفرمایید موسیقی سنتی ما تاثیرگذار نیست؛باید عرض کنم فقط تصنیفی نظیر دود عود با صدای استاد شجریان؛آهنگسازی زنده یاد استاد مشکاتیان و تنظیم مسحور کننده ی استاد روشن روان؛ارزشمندتر از کل تاریخچه ی موسیقی پاپ ایرانه...
بهروز صفاریان بعنوان هنرمندی صاحب سبک و دغدغه مند؛و نیز بواسطه ی اقدامات و آثار درخشانش؛ برای بنده همیشه قابل احترام بودن اما مدتیست که از اون روزهای طلایی و ایده آلهاشون دور شدن.مصاحبه ی اخیر ایشون؛در بطن خودش پیامهایی داشت که جای تامل و نگرانی داره و امیدوارم این دریافتها؛تنها استنباط غلط و سوء برداشت بنده از صحبتهای ایشون باشه.
اینکه جنابعالی میفرمایید که نسل آینده تنها موسیقی غربی رو خواهند شناخت؛حرف پسندیده ای نیست اونم از جانب موزیسینی که عنوان آهنگساز و تنظیم کننده ی ایرانی رو یدک میکشه.جناب صفاریان عزیز؛اگر اساتید موسیقی ایرانی از شرایط گله مندن بخاطر مهجور موندن آثار و کارهاشون نیست؛بخاطر هیت شدن کارهای سخیف و بی محتواییه که گوش نسل جوون ما رو مسموم کردن و تهدیدی جدی برای آینده ی هنر و فرهنگ این کشورن.اگر این اساتید اعتراضی دارن بخاطر اینه که آثار تولیدی این روزها بی هویت و بی ریشه ان و هیچ نشانی از موسیقی غنی خودمون در اونها دیده نمیشه.در این شرایط معدود افرادی که در موسیقی پاپ کشور فعالیت می کنن و میشه به هنرشون دلخوش کرد هم توجهی به این مسائل ندارن.
جناب صفاریان عزیز!وقتی هنرمندان قابلی نظیر جنابعالی و فریدون که خالق آثاری نظیر کبوتر و بوی سیب هستین؛ به قطعه ی عجیب نیستی میرسین؛طبیعی هست که نسل جوان ما در آینده هیچ شناختی از موسیقی اصیل خودمون نداشته باشن.مگر کبوتر و بوی سیب و خیام با بکار گیری المانهای موسیقی اصیل ایرانی موفق نشدن؟این خودش نشون میده که موسیقی ملی ما چقدر جاذبه و جای کار داره.اما متاسفانه همه چشماشون رو روی این مسائل بستن و دم از بروز شدن میزنن.بله بروز بودن خوبه اما با حفظ داشته های فرهنگی و بومی خودمون.
موسیقی ترکیه صدها سال از ما جلوتره و در جهان مطرح و شناخته شدست چون هنرمندان و ستارگانشون ضمن وفاداری به موسیقی اصیلشون و استفاده از ملودیها و رنگها و آوازهای موسیقی ترک؛به بهترین شکل هم از بروزترین تکنولوژیها و امکانات استفاده میکنن.از راک گرفته تا هاوس و ترنس و چیل اوت.کارهای ستارگانی نظیر امره آیدین؛مورات بوز؛مصطفی چچلی؛رافت ال رومان؛سیلا و هنده ینر دلایلی بر این مدعا هستن.اما در کشور ما تمامی هنرمندان و اهالی پاپ با اساتید موسیقی سنتی جبهه گیری کردن و با تکیه بر هیت شدن چند روزه ی یه کار دم دستی؛حرفهای عجیبی نظیر تموم شدن دوران موسیقی سنتی؛جذاب نبودن موسیقی سنتی؛کم تیراژ بودن آثار سنتی و از این دست میزنن.
من هم موافقم که ذائقه ی نسل جوان تغییر کرده؛اما همین مخاطبین امروزی هم وقتی بهشون کار خوب برسه از اون استقبال می کنن.شما و امثال فریدون بجای اینکه رپ خوب برای نسل جوون بسازین؛چه تلاشی کردین که کاری در حد و اندازه ی کبوتر بسازین که ازش استقبال نشده؟شمایی که میفرمایید دنبال نو آوری هستین؛ضمن تمام احترامی که براتون قایلم اما سالهاست تمامی کارهاتون رنگ و بوی تکرار به خودشون گرفتن و بعد از آلبوم بیخوابی هیچ حرکت جدیدی از حضرتعالی و همکارانتون نظیر فریدون دیده نشده و با این وجود دم از تکراری شدن موسیقی سنتی میزنید!
بهروز عزیز!بجای ایده گرفتن از موسیقیهای معمولی این روزها که هیچ سنخیتی با فرهنگ و ادبیات ما ندارن چرا از گنجینه ی آثار بزرگانی نظیر استاد شجریان و ناظری در خلق کارهاتون الهام نمی گیرید؟
منم با شما موافقم که در آینده نسل جدید موسیقی ایرانی رو نخواهند شناخت چون افراد تاثیر گذاری نظیر جنابعالی و فریدون بجای اینکه از اقیانوس ژرف و بیکران ادبیات و موسیقی ایرانی برای دادن خوراک خوب به مخاطب استفاده کنید؛تلاش می کنید تا رپ خوب!!!! تولید کنید و این بسیار تاسف باره!
در پایان ذکر این نکته رو هم لازم میدونم که هیت شدن ملاک ارزشمندی یک کار نیست؛اینکه قطعه ای تاثیر گذار و موندنی بشه مهمه و ضمن احترام به شما و همکارانتون مدتهاست چنین اتفاقی از جانب فعالان عرصه ی پاپ نیفتاده و با تمام احترامی که براتون قائلم؛در جواب اینکه میفرمایید موسیقی سنتی ما تاثیرگذار نیست؛باید عرض کنم فقط تصنیفی نظیر دود عود با صدای استاد شجریان؛آهنگسازی زنده یاد استاد مشکاتیان و تنظیم مسحور کننده ی استاد روشن روان؛ارزشمندتر از کل تاریخچه ی موسیقی پاپ ایرانه...
به امید اتفاقات بهتر و شنیدن آثار ارزشمند...