آلبوم بی خوابی رو تا الان بالای 10 میلیون بار گوش دادم وبا اینکه آز اولم خیلی برام اشنا و به حسم نزدیک بود هرگز احساس نکردم که دیگه بسه.باز باز باز و بازم این آلبوم روگوش می کنم و همراه اهنگاش پرواز می کنم.انگار از دوردست ترین حس های من تو این آهنگا حرف زدن.حسهای که ازشون خبر داشتم اما هیچ وقت لمسش نکرده بودم.لمس یه پشیمونی شیرین و دوس داشتنی با اهنگ حرفامو باور کن.یه حسرت خواستنی اونجا که می گه بیا این خونه این کبریت تلافی کن ولی برگرد .برگرد و آتیش به پا کن همه چیز و بسوزون فقط برگرد.باور یه حس عجیب انتهای عجز ونا توانی اونجا که می گم تمام درد من اینجاست تو هر کاری کنی خوبی.توهر جور باشی هر جا باشی هر وقت وهمیشه خوبی!اونجایی که یه جورایی پز عشقشو میده یا عشقشو توجیه می کنه که تو باید جای من باشی ببینی در تو چی دیدم!اونجاکه می گه نه رد می شی نه می مونی غمت بدجور واگیره!خودت باید ازم رد شی به من هیچ اعتمادی نیست!اره تو اگه میخوای تموم شه خودت باید یه کاری کنی به من برای تموم کردن این عشق هیچ اعتمادی نیست چون نمیخوام!بعدش که می گه می فهممت درکت می کنم حست می کنم چیزی نگو می فهممت باید از این خونه بری...اونجا که می پرسه چند سال؟چند سال از امشب بگذره تا من فراموشت کنم تا با یه دریا توخودم خاموش خاموشت کنم.چند سال بگذره؟تا این آتیش بزرگ و با یه دریا یه جوری خاموش کنم که از خاکسترش احتمال آتیش مجددی نباشه!وقتی می گه حالا که دلت رفته دستاتونمی گیرم .وقتی دلت مال من نیست با من همراه من نیست دستات به چه دردم می خوره ؟وقتی روحت اینجا نیست دستاتم بده به اونی که مالک روحته! عشقی که تو ی این آهنگ هاازش حرف زده میشه عشقه یه روزه نستن!جرقه نیستن!عشقای منطقی ان!عشقای پخته!عشقایی که معلوم کجای این دنیان!عشقای ارزشی!
آلبوم بی خوابی رو تا الان بالای 10 میلیون بار گوش دادم وبا اینکه آز اولم خیلی برام اشنا و به حسم نزدیک بود هرگز احساس نکردم که دیگه بسه.باز باز باز و بازم این آلبوم روگوش می کنم و همراه اهنگاش پرواز می کنم.انگار از دوردست ترین حس های من تو این آهنگا حرف زدن.حسهای که ازشون خبر داشتم اما هیچ وقت لمسش نکرده بودم.لمس یه پشیمونی شیرین و دوس داشتنی با اهنگ حرفامو باور کن.یه حسرت خواستنی اونجا که می گه بیا این خونه این کبریت تلافی کن ولی برگرد .برگرد و آتیش به پا کن همه چیز و بسوزون فقط برگرد.باور یه حس عجیب انتهای عجز ونا توانی اونجا که می گم تمام درد من اینجاست تو هر کاری کنی خوبی.توهر جور باشی هر جا باشی هر وقت وهمیشه خوبی!اونجایی که یه جورایی پز عشقشو میده یا عشقشو توجیه می کنه که تو باید جای من باشی ببینی در تو چی دیدم!اونجاکه می گه نه رد می شی نه می مونی غمت بدجور واگیره!خودت باید ازم رد شی به من هیچ اعتمادی نیست!اره تو اگه میخوای تموم شه خودت باید یه کاری کنی به من برای تموم کردن این عشق هیچ اعتمادی نیست چون نمیخوام!بعدش که می گه می فهممت درکت می کنم حست می کنم چیزی نگو می فهممت باید از این خونه بری...اونجا که می پرسه چند سال؟چند سال از امشب بگذره تا من فراموشت کنم تا با یه دریا توخودم خاموش خاموشت کنم.چند سال بگذره؟تا این آتیش بزرگ و با یه دریا یه جوری خاموش کنم که از خاکسترش احتمال آتیش مجددی نباشه!وقتی می گه حالا که دلت رفته دستاتونمی گیرم .وقتی دلت مال من نیست با من همراه من نیست دستات به چه دردم می خوره ؟وقتی روحت اینجا نیست دستاتم بده به اونی که مالک روحته! عشقی که تو ی این آهنگ هاازش حرف زده میشه عشقه یه روزه نستن!جرقه نیستن!عشقای منطقی ان!عشقای پخته!عشقایی که معلوم کجای این دنیان!عشقای ارزشی!