27 شهریور 1399
متن ترانه
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد بدست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند
ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمکپرانی میکند
سالها شد رفته دمسازم ز دست
اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی میکند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد بدست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند
ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمکپرانی میکند
سالها شد رفته دمسازم ز دست
اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی میکند
افزودن یک دیدگاه جدید