13 خرداد 1400
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا:
تنظیمکننده:
نوازنده:
مجتبی پناهی (کاخن)، صابر اوصیا (گیتار)
تهیهکننده:
متن ترانه
موج گیسوی تو را دریا ندارد
طعم شیرین تو را رویا ندارد
دلنشین، دلچسب،ب اران بهاری
این همه خوبی کسی یکجا ندارد
آهسته آهسته مرا
غرق خودت کردی چرا؟
پایان ندارد ماجرایت
منزل به منزل آمدم
جان برکف از دل آمدم
با هرنشان از رد پایت
آمدم اما کسی اینجا نبود
زیر باران عابری پیدا نبود
رد پایت روی ساحل دیدنیست
ور نه دریا این همه زیبا نبود
درد یعنی حال و روز من زمانی
درد من باشی و دردم را ندانی
غصه یعنی شمع تو باشم بسوزم
ماه من اما تو شمع دیگرانی
طعم شیرین تو را رویا ندارد
دلنشین، دلچسب،ب اران بهاری
این همه خوبی کسی یکجا ندارد
آهسته آهسته مرا
غرق خودت کردی چرا؟
پایان ندارد ماجرایت
منزل به منزل آمدم
جان برکف از دل آمدم
با هرنشان از رد پایت
آمدم اما کسی اینجا نبود
زیر باران عابری پیدا نبود
رد پایت روی ساحل دیدنیست
ور نه دریا این همه زیبا نبود
درد یعنی حال و روز من زمانی
درد من باشی و دردم را ندانی
غصه یعنی شمع تو باشم بسوزم
ماه من اما تو شمع دیگرانی
افزودن یک دیدگاه جدید