28 آذر 94
متن ترانه
من و بارون شب و این دل دییونه
یکی اینجاست هنوزم داره میخونه
نمیدونی چقدر هر سال دل گیره
دلم یلداشو با تو جشن میگیره
من از بارون تو این تنهایی میترسم
چقدر شومه که ارومه ولی بازم
همش بی تو تو این دل مرگی میباره
که چشمام از نبودت دست برداره
تموم دلتنگیم زمستونا شب یلداست
واسم نبوده تو همینجا هم ته دنیاست
منو وابسته تر کردی ته این عاشقی پیداست
نمیدونی تو این بارون حضور تو خود رویاست
سکوت من عجیبه تو این شلوغیه بارون
چقدر سرده بدون تو کجا موندی تو این بارون
مگه دوری چقدر ازمن چقدر فاصله بین ماست
بیا عشقم بییین دوریت شبیه سردیه یلداست
یکی اینجاست هنوزم داره میخونه
نمیدونی چقدر هر سال دل گیره
دلم یلداشو با تو جشن میگیره
من از بارون تو این تنهایی میترسم
چقدر شومه که ارومه ولی بازم
همش بی تو تو این دل مرگی میباره
که چشمام از نبودت دست برداره
تموم دلتنگیم زمستونا شب یلداست
واسم نبوده تو همینجا هم ته دنیاست
منو وابسته تر کردی ته این عاشقی پیداست
نمیدونی تو این بارون حضور تو خود رویاست
سکوت من عجیبه تو این شلوغیه بارون
چقدر سرده بدون تو کجا موندی تو این بارون
مگه دوری چقدر ازمن چقدر فاصله بین ماست
بیا عشقم بییین دوریت شبیه سردیه یلداست
افزودن یک دیدگاه جدید