افسوس بود و جز افسوس چیزی به شب نمی تابید
هرچشمه ای که می خشکید از چشم ما می افتاد
از روزگار دلگیرم ای کاش اشک آخر داشت
یوسف اگه برادر داشت کی توی چاه می افتاد
دل چشمه بود و می جوشید
وقتی خدا واسه ی مردم
هر روز یک کوزه رو میشکست
از تکه هاش دل می ساخت
از تیکه تیکه قلبم
هی کوزه ساخت اما
هی هرشب واسه ی من تنها
از خون و خاک گل می ساخت
بکار و بچین
بچین و ببخش
زمین خدا
برای همست
ببین و نترس
نترس و بگو
خدای تا ابد
خدای همست
تا چشم کار می کرد و
تا اعتماد می کردم
چشمم می دید
بی اعتماد تر می شد
معجون دردمندی از سردرد و دردسر بودم
با هر مسکن تازه دردم زیادتر می شد
خشکیده تر شدم ای ماه
عکست توی کدوم چشمست
اینجا که هرچی می بینم دالون و تنگ و تاریکه
اینجا که هرچی می گردم
راهی به سرپناهی نیست
روح بزرگ من دیدی دنیا چقدر کوچیکه
بکار و بچین
بچین و ببخش
زمین خدا
برای همست
ببین و نترس
نترس و بگو
خدای تا ابد
خدای همست
دیدگاهها
یه کار خارق العاده مثل بقیه ی ترک های آلبوم...
خدایا شکرت بابت آفرینش محسن...
الان سخته راجع بهش نظر بدیم اما لطفا این بخشش رو درست کنید :
از چشم ما می افتاد ====>>> از چشم ماه می افتاد
بهترین ترانه بهترین تنظیم.کی گفتهکوشان خوب تنظیم نمی کنه؟عالیه
وقتی همه خوبان جمع باشند همین میشه دیگه ولی من شاهکار چاووشی رو تو این آلبوم آهنگ های جز و تنفگ سرپر میدونم
سلام
واقعا قطعه یوسف عالیه...
عالی بود
معجون دردمندى از سردرد و دردسر بودم
با هر مسكن تازه دردم زياد تر مى شد..
چى ميشه گفت؟
صفحهها
افزودن یک دیدگاه جدید